بَفرینه
مامو مقدور چوپان، چند گام دور تر از گلّه، با بیلکانش، ریشه ای خوردنی را از دل خاک بیرون می کشید و آواز غریبانه ای می خواند:
با گاوآهنِ غم، زمینِ غم را شخم زدم.
و در آن دانه ی غم پاشیدم.
حاصلم غم بود آن را با داسِ غم درو کردم.
دانه های غم را به آسیاب غم بردم.
آرد غم را با آب غم خمیر کردم.
و در تنور غم پختم.
نان غم را بر سفره ی غم گذاشتم.
همسفره ام غم بود.
در کنارش نشستم و با غم خوردم.
اصل شعر بالا به زبان کردی است. علی اشرف درویشیان، نویسنده ی ایرانی آن را در داستان کوتاه بَفرینه از مجموعه داستان " درشتی " آورده است.
علی اشرف درویشیان زاده ی شهریور 20 در شهرستان کرمانشاه است. جای رمان " سال های ابری " ایشان در هر کتابخانه ای خالی است.
او مجموعه داستان های " از این ولایت " ، " از ندار تا دارا " ، " آبشوران " ، همراه آهنگ های بابام " ، " فصل نان " ، " داستان های تازه داغ " را هم به جامعه ی ادبی ایرانی تقدیم کرده است. او درد، غم و تنهایی را به خوبی در آثارش نشان داده است. او از گذر دردناک جامعه ی روستایی به جامعه ی شهری، تصویر صادقانه ای ارائه کرده است.
بروید سراغش. کتاب هایش را بخوانید. ضرر نخواهید کرد.
